...

...

می‌گویند آدم‌ها نیاز دارند، کلن. انواع و اقسام، رنگ و وارنگ. می‌گویند آدم‌ها نیاز دارند به هم‌دلی، بالاتر از خیلی نیازهای دیگر. می‌گویند آدم‌ها نیاز دارند گاهی فقط، یکی باشد که اوهوم‌اوهوم کند برای‌شان. یکی باشد که بلد باشد تاییدشان کند صرفن. بلد باشد که وقتی دارند غر می‌زنند، دل‌شان گرفته، روح‌شان مچاله شده، حفره‌های خالی دل‌شان زیادی بزرگ شده، دستی به مهر بکشد روی تن‌شان. پوست‌شان را لمس کند. و از این لمس‌کردن، پوست شکاف بردارد، آن‌قدر شفاف بشود که شکاف بردارد. جانِ جانِ جان‌شان بزند بیرون. خیال‌شان تخت بشود که کسی هست که دست‌شان را گرفته، همیشه. توفیری هم ندارد که این آدم، خانواده باشد، دوست باشد، عابری غریبه باشد، مردی/ زنی باشد که دمی پشتِ بار، گیلاسی به سلامتی‌شان رفته بالا، یا سگی باشد که صاف دارد با آن چشم‌های خیسش توی چشم آدم نگاه می‌کند. می‌گویند آدم‌ها خودشان نمی‌دانند معمولن، که تا چه حد هم‌دلی گره از کارشان باز خواهد کرد، اخم‌ و تَخم‌شان را پاک خواهد کرد، روح‌شان را جلا خواهد داد.

آدم‌ها، همان‌قدر که به هم‌دلی نیاز دارند، نیاز دارند که هم‌دلی کنند. نیاز دارند که دست بکشند روی پوستِ نازک‌شده‌ی آدم‌هایی که دوست‌شان دارند. نیاز دارند که ببینند خودشان را که دارند نوازش می‌کنند خسته‌گی روحِ محبوب‌شان را. نیاز دارند که کسی باشد که هم‌دلی‌اش را بیاورد پیش آن‌ها. نیاز دارند که گوش‌شان را بسپارند به حرف‌های تلخ و شیرینِ نازنینِ زنده‌گی‌شان. نیاز دارند که در آغوش بکشند روح و تنِ انسانی را که بلد است به زنده‌گی‌ِ نکبت‌شان رنگ بدهد. نیاز دارند که...

کلن آدم‌ها نیاز زیاد دارند، می‌دانید؟ خیلی هم بلد نیستند این نیازهای ریز و درشت‌شان را به زبان آدمی‌زاد بگویند. خیلی هم بلد نیستند چه‌طور و کی، کجا، نیازهای دل‌بندهای‌شان را برآورده کنند. دردِ آدم‌بودن به همین جور چیزهاست.

نظرات 9 + ارسال نظر
پیرمرد جمعه 2 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 02:10 ق.ظ

درسته همه آدم ها نیاز دارند که که کسی حرفهاشونو گوش بده، درکشون کنه، مرحمی روی زخمشون بزاره و وقتی دلشون گرفت آه و نالشونو تحمل کنه، اما مهمه که آدم جنبه شنیدن آهو ناله و دل گرفتگی آدمارو داشته باشه، درموردشون ناعادلانه قضاوت نکنه، دلشونو نشکنه، به گوینده احترام بگذاره و همیشه همیشه دیگرانو مقصر ندونه.......!!!!!!!!!!!

هوم ...
حق با توعه!

شقایق جمعه 2 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 12:02 ب.ظ

خیلی فوق العاده بود ,شاید همون چیزی بود که برای شروع صبحم بهش نیاز داشتم


شقایق

:**

ewe جمعه 2 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 06:12 ب.ظ

بعد امان از وقتی که نیازهایش برآورده نمی شود :دی
.
.
.
آدم می ماند چه کامنتی بگذارد اینجا :| از بس همه چیز خوب و عالی است آدم بهتر است کامنت نگذارد تا تحسینش مبتذل نشود:دی

عزیزم م م م:*
تا اینجا به نظرم اومده حرف دل خیلیا بوده!!

بابای فردا جمعه 2 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 06:14 ب.ظ http://babayefarda.blogfa.com

به شکل بسیار عجیبی استثنایی بود این متن
در حدی که حس کردم گویی دوربین مخفی بر احساسات و نیاز های من تنظیم کرده بودید و آنرا به تصویر در آورده اید
چقدر برایم ملموس بود و حسم را نمی توانم دقیق و روشن بیان کنم
اما این پست، ایام اخیر مرا تصویر کرده است... نه تصویر بلکه هویدا کرده است

مرســــــــــــــــــی

NeWshA جمعه 2 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 06:56 ب.ظ http://newshlife.blogspot.com

azeeeezzaaammMMMMMMMMMMMMMM
bazam mesle hamishe likeeeeeeeeeeeeee
bayad bgaam vay az vaghti ke harf nemizanan,nemigan che margeshoonee,dar javabe soal edeaayee khob boodanee hame chio mikonan,bad chon khodeshon in modeliaan fek mikonan maham haminim ziad taftish nemikonan,babaaaaaaaaaaa man bayad yeki lili b lalam bzare ta harf bzanaam,ghazaaaaaaaal raje be in ghazie ham benevis man balad nistam khob bayanesh konam.
ashhhhhhhhhhhhhhhhhhhheghetaaMM
INJA ZORIKH :D

newsh joonam mrcc :*
inaiam k neveshti harfe dele manam bod:D
enghad hers nakhor(modelee nevehstanet in jor b nazar miomad:P)
man injoor mogheha tamame sayamo mikonam ta ba tarafe moghbelam harf bzanamm,age natije nade taraf az arsh miofte vasam roo farsh:Db tore kamelan jdi.dge bahash kari nadaram.toam tamame talasheto vase harf zadan ya laaghal jalbe etemad bokon ,age ok nashod bzar on adamo kenar,chon in adama to har rabeteye dgei moshkel peida mikonan,kari,hamkelasibodani,khonevadegi,az hame mohemtar eshghiii,
are azeeeezam,bia ye roz onlinee :**

امیر رضایی شنبه 3 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 12:13 ق.ظ http:////

میدونی!
من یکی مثل ترو داشتم روزا که از کار برمیگردم باها حرف می زدم عالی میشد!ارومم میکنه اینجا (یا تو)!
زیادی انگشت میذاری روجایی که نباید!

((((((((((((:
اقای رضایی الان انگشتم کجاس برادر؟بگو بردارم((:
شما لطف دارین به من
(;

[ بدون نام ] شنبه 3 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 05:31 ب.ظ

چه صریح و راحت و چه حس خوبی که بدونی اون آدم رو داری
یک مامان
www.khaharaneh.blogfa.com

اره داشتن همچین ادمایی تو زندگی غنیمته

چه اونایی که باهات حرف میزنن و احساسشونو شر میکنن

چه اونایی که پشتتن و میذارن کم بیاری:

یلداهه شنبه 3 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 07:11 ب.ظ

توام حال منو داری؟

میثم چهارشنبه 7 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 02:07 ق.ظ http:////..

موقع خواندن نوشته های تو، آدم به این فکر می افتد که در پیرامون خود فقط نفرت را می بینی و بس. در حالی که همیشه همه عاشق تو بوده اند. تنها یکی از آن همه عشقی که تو آن چنان تحقیر کرده، رد کرده و به دور انداخته ای، کافی بود تا زنی دیگر را تا آخر عمر سعادت مند کند. یکی از دلائلی که مرا وادار می کرد با تو معاشرت کنم این بود که می خواستم ببینم در تو چه چیزی وجود دارد که همه را آن طور شیفته ات می کند

میثم!!!
هوم ...به حساب تعریف گذاشتم(:

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد