...

...

دیدی میخوای نفس بکشی نمیتونی ؟ باید زور بزنی تا نفست بره تو ؟ 
دیدی میخوای آب دهنت رو قورت بدی نمیتونی ؟ دوباره سعی میکنی ٬ بازم نمیتونی . یه چیزی گیر کرده تو گلوت که نه میذاره چیزی بره پایین نه میذاره حرفی از اون تو بیاد بیرون ؟ 
دیدی آدمایی که وقتی که باید باشن نیستن ؟ دیدی معمولاً وقتی که دیر شده میان و هستن و اصلاً یادشون میره وقتی که باید میبودن نبودن ؟ 
دیدی یه چیزی رو احساس میکنی که اصلاً نمیتونی بگی چیه ٬ حتی به خودت ؟ هر چی که بگی نیست ولی یه چیزی هست به خصوص که خیلی هم چیز گهیه . 
دیدی خدا نیست ؟ 
دیدی یه نیم ساعت به کیبورد نیگا میکنی که یه چیزی بنویسی فقط دستات رو میبینی که همین جوری فلج افتادن اون رو و تکون نمیتونن بخورن ؟ 
دیدی داری تموم میشی ؟ 
دیدی حتی دیگه مرحوم هم نمیتونی بشی ؟ 
دیدی دیگه هیچ رنگی هیچ معنی واست نمیده ؟ 
دیدی به خودت نیگا میکنی هیچی نمیبینی ؟ 
دیدی از بودن و نبودنت حالت به هم میخوره ؟ 
دیدی از هیچ موسیقی ای نمیتونی لذت ببری ؟ 
دیدی هیچ عکسی رو نمیتونی نیگا کنی ؟ 
دیدی ؟ 

نظرات 2 + ارسال نظر
geo شنبه 18 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 05:46 ق.ظ

حتی نتونستم ببینم

امین سه‌شنبه 11 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 04:46 ق.ظ

dele to az de le manam portare.eshg ba hameye khobihash ye badi dare,va onam ine ke eshg vojod nadare.man tajrobash kardam,age begam bavaret nemishe,hamishe hamechi yektarafast.shad bashi javidan

من معتقدم که وجود داره!!!

منم خوبم ،تو بهترین تایم زندگیمم با کمی استرس فقط:دی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد