...

...

شیخ حال نداشت عنوان بربگزیند

و غز نشسته‌بود و سر به جیب مراقبت فرو برده. مریدان گرد وی حلقه زده وی را گفتند شیخنا و مولانا، این چنین فرو، به چه تفکر کنی؟
از درون جیب ندا داد که های آدمیان، بدانید که23 سالگی مانند سرخک و آبله باشد، که هر آدمی‌زاده‌ای ناگزیر مبتلا گردد و دهان و مقعدش پولیش شود و از هفت وادی بلا گذر کند؛ ولی از آن گریزی نباشد و برخی تجربیات نیز بیاندوزد که در باقی عمر او را به کار آید، ولو با کونی پاره، که کون پاره را نیز به دیده تحقیر منگرید، باشد که در مسیر وادی استغنا به کار آید.
غز سپس سر برداشت و آهی جگر سوز از سویدای جان برآورد و قطره اشکی بفشاند و بیست وچهار ساله شد.
نظرات 3 + ارسال نظر
میلاد یکشنبه 30 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 03:26 ب.ظ http://mld-65.persianblog.ir

پس اینطور 24 ساله شد!!!!! نوع خفیفی بود از پاره شدن!!! الان مدتهاست که این درد جانسوز رو دارم و فکرکنم این بلایا بدجوری روم اثر گذاشته!!!!!

من بدتر از تو

امین جمعه 4 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 09:16 ب.ظ

ما مخلص 24 ساله خودمون هستیمااااا
کیون پارگی خویه که:ی
:*

:*

نازلی شنبه 5 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 11:11 ب.ظ

واقعا سن بدیه
مبارک باشه 24:*

بود
:*

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد