بعضی آدمها مُوَلِد ملالاند. با خود گَرد کسالت حمل میکنند. به هر جایی اتفاقی چیزی که میرسند، شیرهی سرخوشیاش را میمکند، اندوهگیناش میکنند. شبیه عکسهای سِپیا، فارغ از محتواشان، هالهای از اندوه، هالهای از ملال میپاشند به جانِ آدم. اول خیال میکنی ملالِ تزریقیشان را میشود مثل خاکِ قند از سر و رویات بتکانی؛ اما چشم باز میکنی میبینی کسالتِشان چون قشر ضخیمی از مربا سر و جانات را آغشته کرده است.
خاطرات خانهی ییلاقی --- ویرجینیا گلف