-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 6 آذرماه سال 1387 00:46
اعتراف می کنم جونور تر از من و مرسده وجود نداره حالا یلداهه و میثم بیفتین جلو بوق بزنین...هاها
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 5 آذرماه سال 1387 00:25
حالا باید تا فردا ساعت ۱۰ صبح صبر کنم...انتظار.....
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 3 آذرماه سال 1387 23:33
شبهای عجیبی هستند نامردی است هر کدام را اندازه ی یک پارتی دوست نداشته باشم
-
CULTURE
یکشنبه 3 آذرماه سال 1387 23:26
چیزهای قوام آمده را دوست دارم خواه فرنی باشد خواه شیره خواه شخصیت
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 3 آذرماه سال 1387 23:13
دلمان بی سقفی میخواهد و رسیدن
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 2 آذرماه سال 1387 23:25
باشه ؛ قهرمان زندگی خودم که نشدم . شاید خودمو جا دادم تو کتابت تو داستان تو به یه جایی رسیدم .
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 26 آبانماه سال 1387 23:36
دیدی یه وقتایی که من باید عصبانی شم یهو بیخودی تو عصبانی میشی مثلا میخوای یه چیزی رو به زور ثابت کنی یا چی نمیدونم.
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 26 آبانماه سال 1387 23:12
چند روزی است که دیوانه ی دیوانه ام عینا قاطری که حجم بار فردایش را میداند... حسین پناهی
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 21 آبانماه سال 1387 23:49
روابط انسانی صمیمانه بر دو گونه اند 1- گونه ای که در اثر مدت کوتاهی دوری، زنگ میزند و نیاز به سمباده و نشادر و هل دادن پیدا میکند. 2- گونه ای که در هر شرایطی و به هر مدت نامعلومی هم که رها شود، باز به کوچترین جرقه شعله اش بلند تر از بلندترین خاطره میشود.
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 21 آبانماه سال 1387 01:33
لازم نیست دنیا دیده، باشد... همین که تو را خوب ببیند ، دنیایی را دیده است ... از هزاران دختری که فردا از قطار پیاده میشوند یکی زیبا و بقیه مسافرند ...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 20 آبانماه سال 1387 22:27
بلاگ اسپات رو دوست ندارم.