...

...

اعتراف می کنم جونور تر از من و مرسده  وجود نداره حالا یلداهه و میثم بیفتین جلو بوق بزنین...هاها

حالا باید تا فردا ساعت ۱۰ صبح صبر کنم...انتظار.....


شبهای عجیبی هستند
نامردی است هر کدام را اندازه ی یک پارتی دوست نداشته باشم

CULTURE

چیزهای قوام آمده را دوست دارم
خواه فرنی باشد
خواه شیره
خواه شخصیت

دلمان بی سقفی میخواهد و رسیدن

باشه ؛

قهرمان زندگی خودم که نشدم .

شاید خودمو جا دادم تو کتابت

 تو داستان تو  به یه جایی رسیدم .

 

 

دیدی

یه وقتایی که من باید عصبانی شم

یهو بیخودی

تو عصبانی میشی

مثلا میخوای یه چیزی رو به زور ثابت کنی

یا چی

نمیدونم.

چند روزی است که دیوانه ی دیوانه ام
عینا قاطری که حجم بار فردایش را میداند...


حسین پناهی

روابط انسانی صمیمانه بر دو گونه اند
1- گونه ای که در اثر مدت کوتاهی دوری، زنگ میزند و نیاز به سمباده و نشادر و هل دادن پیدا میکند.
2- گونه ای که در هر شرایطی و به هر مدت نامعلومی هم که رها شود، باز به کوچترین جرقه شعله اش بلند تر از بلندترین خاطره میشود.

لازم نیست دنیا دیده، باشد...

همین که تو را خوب ببیند ،

دنیایی را دیده است ...

از هزاران دختری که فردا از قطار پیاده میشوند

یکی زیبا

و بقیه مسافرند ...

بلاگ اسپات رو دوست ندارم.